همکاران ما را آزاد کنید
آیا پلمپ دفتر رسمی تنها انجمن صنفی مورد اعتماد روزنامهنگاران، زندانی بودن دبیر این انجمن و به زندان افتادن دهها روزنامهنگار و وبنگار به این معنی تلقی نمیشود که جمهوری اسلامی ایران، تحمل روزنامهنگاران و انتقادات علنی آنها را ندارد؟ و این برداشت در افکار عمومی، آیا بدترین نوع تبلیغ علیه نظام و خشن و غیر منطقی جلوهدادن چهرهی آن نیست؟
به گزارش کلمه متن کامل این نامه که در تاریخ ۲۱ فروردینماه منتشر شده، به شرح زیر است:
به نام خدا
ریاست محترم قوه قضائیه، حضرت آیتالله صادق آملیلاریجانی؛
همانطور که استحضار دارید پس از انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری در تابستان سال گذشته، حوادثی در ایران رخ داد که غیرمنتظره و گاه رنجآور بود.این حوادث از یک سو با اعتراضات آرام و گستردهی بخشهای کثیری از مردم ایران آغاز شد، اعتراضاتی که تا امروز هم ادامه دارد و از سوی دیگر در همان زمان با برخوردهای دولتی همراه شد.دستگیریهای گسترده، محاکمهها و زندانهایی که همه، زیر نظر دستگاه قضایی و یا ظاهراً توسط ضابطان قضایی انجام شد و همچنان ادامه دارد، بخشی از این برخوردها است.
در این میان آنچه مایهی نگرانی و تأسف مضاعف ما است، برخورد با روزنامهها و روزنامهنگاران منتقد با جریان حاکم است.روزنامهها و نشریات متعددی توقیف شد؛ وبسایتهای بسیاری فیلتر و دهها روزنامهنگار منتقد بازداشت شدهاند. برخی از روزنامهنگاران در دادگاههای انقلاب، بدون حضور هیأت منصفه و بعضاً حتی بدون وکیل، محاکمه و محکوم شدهاند و بسیاری هنوز ماههاست بلاتکلیف، در بازداشت موقت به سر میبرند وگروهی از آنان نیز با سپردن وثیقههای سنگین بطور موقت از زندان خارج شدهاند.
از طرفی ماهها پیش دفتر «انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران» پلمپ و چندی بعد دبیر محترم تنها نهاد صنفی مورد اعتماد روزنامهنگاران؛ سرکار خانم بدرالسادات مفیدی، بازداشت شد و همچنان هم بدون اینکه در دادگاه صالحه محاکمه و یا برای تبدیل قرار بازداشت او به قرار مناسب برای آزادی اقدامی صورت گیرد در زندان بهسر میبرد. جنابعالی به روشنی واقفید که بازداشت موقت در زمره موارد استثنایی است و اصل بر صدور قرار حتی در صورت احراز اتهام بوسیله وثیقه یا کفالت است که این موضوع در مورد روزنامهنگاران مشکل پذیرفته می شود.
ریاست محترم قوه قضائیه؛
آیا پلمپ دفتر رسمی تنها انجمن صنفی مورد اعتماد روزنامهنگاران، زندانی بودن دبیر این انجمن و به زندان افتادن دهها روزنامهنگار و وبنگار به این معنی تلقی نمیشود که جمهوری اسلامی ایران، تحمل روزنامهنگاران و انتقادات علنی آنها را ندارد؟ و این برداشت در افکار عمومی، آیا بدترین نوع تبلیغ علیه نظام و خشن و غیر منطقی جلوهدادن چهرهی آن نیست؟
از سوی دیگر آیا تعیین عناوین مجرمانه و توسعۀ جرمانگاری توسط دستگاههای ذیربط که تنها وظیفهشان اجرای قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی است، دخالت در وظایف قوای مربوطه (مقننه و قضائیه) و در نهایت رویهای علیه استقلال دستگاه قضایی و به معنی مخدوش کردن چهره نظام نیست؟
اگر نوشتن یک مقاله در یک نشریه یا وبسایت و یا مصاحبه با یک رسانهی غیر ایرانی حسب ادعا منجر به مخدوش شدن چهرهی نظام میشود، آیا ماهها برخورد با روزنامهها و روزنامهنگاران و وبنگاران زندانی که ضوابط دادرسی عادلانه در مورد آنها رعایت نشده است، خدشهای بر چهرهی نظام وارد نمیکند؟
ریاست محترم قوه قضائیه؛
با گذشت حدود چهار ماه از بازداشت دبیر انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران و با توجه به اخبار منتشر شده، نگرانی از وضعیت ایشان افزایش یافته است و در شرایطی که همزمان با سرکار خانم مفیدی بسیاری از همکاران و دوستان روزنامهنگار و وبنگار دیگر در زندان بهسر میبرند، این نگرانیها روزبهروز بیشتر میشود.
ما روزنامهنگاریم. وظیفهی ما خبررسانی و تحلیل اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور است. وظیفهی ما ترسیم سیمای واقعی از هرآن چیزی است که در حال اتفاق افتادن است. و البته انتقاد بدیهیترین «حق» ما است.
دوستان و همکاران ما را آزاد کنید تا به وظیفهی خود عمل کنند.
۲۱ فروردینماه ۱۳۸۸